**گلشیفته ی فراهانی : در شرایطی به برنامه آمد که هنوز متاثر از درگذشت رسول ملاقلی پور ، هر بار با نامش گریه می کرد. تعریف او از میراث های انسانی جالب بود و آن عکسی که از ملاقلی پور نشان داد جالبتر. **باران کوثری : شاید با این سن کم و تجربه های کمی شخصی تا حرفه ای ، توقع چنین تسلطی در کلامش را هیچ کس نداشت. البته آنهایی که از نزدیک کوثری را می شناسند خوب می فهمند که هیچ گاه او نه خواست که دروغ بگوید و نه ریا کند. صداقت کلامش خیلی ها رو متحیر کرد و مجری مرعوب خونسردی و نجابت کلام کوثری شد. تا جایی که بارها و موکدا در برنامه های بعدی به اشتباهش در گفتن سخن جهانگیر کوثری در جلوی دوربین اعتراف کرد. آهنگ کلاه قرمزی و پسر خاله ، تعریف نصفه و نیمه از سینمای نجیب و خوش ساخت ، به رخ کشیدن اطلاعات فوتبال و مطیع منطق بودنش نوعی تحسین را برایش در پی داشت.
**پانته آ بهرام : شیرین مآبی غیر عادی اش در ارائه ی جملات و حرکات اضافی اش با دستانش که گاها شبیه رقص می مانست، تاکید مجری بر نقدهای بعضا چشم و گوش بسته ی منتقدین برای فیلم اقلیما و راضی بودن پانته آبهرام در آخر برنامه . اسرار شدیدش بر نگفتن سن اش و ...... **ایرج نوذری : شاید حس می کرد که چون چند تا کار به او پیشنهاد شده دیگه گوی سبقت رو از بقیه دزدیده. بی احترامی به همه ی همکارهای گذشته. مغرور و خودخواه. با چهل و خرده ای سال سن ادعای جالبی است برای بازی کردن ، فقط در نقش اول. تعریف از مدیر برنامه اش . به رخ کشیدن تسلطش برزبان خارجه اش ، کوبیدن فیلم (رازها) . نوذری خیلی ترمز بریده حرف می زد. با این سرعت بالا یا او با مغز به زمین می خورد یا فورا به حاشیه می رود. او ابزار حرفه ای دارد اما اخلاق حرفه ای نه. **ابراهیم حاتمی کیا : امیدوارم روزی برسد که قدر حاتمی کیا را بیشتر بدانیم. تواضع و صداقتش مصداق عینی آدمی بود که نه دوست دارد نون را به نرخ روز بخورد و نه بلد است ادای روضه خوانهای معترض را در بیاورد. او همانند فیلمهایش جسور و مثل قهرمانانش مظلوم واقع شده.
|